جدول جو
جدول جو

معنی کی کی - جستجوی لغت در جدول جو

کی کی
دهی از دهستان نوده چناران است که در بخش حومه شهرستان بجنورد واقع است و 335 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ / کِ)
بی وقت. بی هنگام.
لغت نامه دهخدا
(کَ کُ / کِ کُ)
نام گونه ای از افرا در رودبار. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). یکی از گونه های درخت افراست که به نام افرای مون پلیه موسوم است و در شمال ایران به نامهای کهوک و کرکو نیز خوانده می شود. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کرکو و افرا شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کرارج است که در بخش حومه شهرستان اصفهان واقع است و 447 تن سکنه و یک بقعۀ قدیمی دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
یکی از دو پسر فولادوند که از شریفترین خاندانهای دیلم بود و ماکان از اعقاب همین کیاکی بوده است. رجوع به تاریخ بیهق ص 93 شود
لغت نامه دهخدا
(کَ کی)
جمع واژۀ کیکه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به کیکه شود
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت در 7هزارگزی جنوب ساردوئیه، 6هزارگزی جنوب راه مالرو جیرفت - ساردوئیه، دارای 3 تن سکنه است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
یکی از گونه های درخت افرا است که بنام افرای مون پلیه موسوم است و در شمال ایران بنامهای کهوک و کرکو نیز خوانده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی قرارداد در روابط تولیدی ارباب و رعیتی که یک سوم محصول
فرهنگ گویش مازندرانی
چه کسی با چه کسی؟، کی با کی؟
فرهنگ گویش مازندرانی